بانوی امروزش..
آرزوی دیروزش..
دلخوش نباش..
تو هم به زودی برایش
دیروزی می شوی ...
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اولین سری عکسهای دختران بی حجاب | 0 | 9 | admin |
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اولین سری عکسهای دختران بی حجاب | 0 | 9 | admin |
بانوی امروزش..
آرزوی دیروزش..
دلخوش نباش..
تو هم به زودی برایش
دیروزی می شوی ...
داستان حقیقیه ب خوندش می ارزه!
دختر :هه هه هه
پسر:چرامیخندی
دختر:به تومیخندم
پسر:یادته اون روزتوخونمون افتاده بودی به پام
التماس میکردی تا کاریت نکنم؟بعد الان به من میخندی؟
دختر:هه هه هه من با حرفام خرت کردم،
پسر:من خام حرفات نشدم وقتی خواستم بهت دست بزنم
یاد ناموسم افتادم فکرکردم اگه یه روزی ناموسم جایی گیرکنه چی میشه،
دلم سوخت باهات کاری نکردم
دختر:خفه شو اسکول،همش ادعایی،
مال این صحبتا نیستی،توبی عرضه ای
پسر:آره توراست میگی من بی عرضه ام،خدافظ
1سال بعد
دختربابغض؛سلام عزیزم
پسر:سلام گلم خوبی خوشحالم کردی بعد 1سال یادی ازما کردی
دختر:عزیزم خواهش میکنم منو ببخش من درحق تو خیلی بدی کردم
پسر:توکه کاری نکردی عزیزم چی شده؟
دختر:چندروز پیش گول حرفای یه پسرو خوردم رفتم خونشون،
نامرد با 3تا ازدوستاش به من تجاوز کردن
پسر:جدی میگی؟
دختر:آره،الان تومحل همه مهر فاحشه روم گذاشتن
پسر:عزیزم توباید منو ببخشی
دختر:چرامگه چیکارکردی؟
پسر:وقتی پارسال بدون دلیل ازمن جداشدی وبه من گفتی بی عرضه،
من همون لحظه ازخدا خواستم یه با عرضه نصیبت کنه....
دختراااااا به اینجورپسرا نگید بی عرضه
بگید مرررررررررررد
حـس خیـلی بدیــه که شــب موقــع خواب!
گوشیــتو بـــدون داشـــتن حتـی یـه پیغــام سایلنـــت کنــی!
بعــد زیــر لحـــاف آروم به خــــودت بـگی:
"خــــودم شــــــب بـخیـــر"
به شــــــبی بــــــند است
عشق و هرزگی.......!!!
نمی دانم...از فــــــــردا...
مرا عــــــــاشق
... مـــــــیخوانی ...
یا فاحشه...!!!
شک نکن !
اینده ای خواهم ساخت که
گذشتـــه ام جلویش زانــو بـــزند!
قـــرار نیست مـــن هـــم دل کس دیگری را بسوزانم!
برعکـــس کسی را کــه وارد زندگـــیم میشود
آنقـــــدر خوشبخت میکنــم کـــه
بـــه هر روزی که جای " او " نیستــــی
بـــه خودت لعنت بفرستی لعنتی.........!
اینم سلامتی كسی كه رفت سربازی وقتی برگشت عشقش هنوز دختر بود
و به افتخار همچین دخترایی...
ᓄـعلـᓄ عصبے دᓅـتر رو روے ᓄـیز کوبید و داد زد: ωـارا
...
دخترک خودش رو جـᓄـع و جور کرد، ωـرش رو پاییטּ انداخت و خودش رو تا جلوے ᓄـیز
ᓄـعلـᓄ کشید و با صداے لرزاטּ گـᓅـت : بلـہ خانوᓄـ؟
ᓄـعلـᓄ کـہ از عصبانیت شـᓆـیـᓆــہ هاش ᓄـے
زد، تو چشـᓄـاے ωـیاـہ و ᓄـظلوᓄ دخترک خیرہ شد و داد زد:
چند بار بگـᓄ ᓄـشـᓆـاتو تـᓄـیز
بنویـω و دᓅـترت رو ωـیاـہ و پارہ نکטּ ؟ هـــا؟! ᓅـردا ᓄـادرت رو ᓄـیارے ᓄـدرωــہ ᓄـے خواـᓄ در
ᓄـورد بچـہ بے انضباطش باهاش صـᓗـبت کنـᓄـ!
دخترک چونـہ ے لرزونش رو جـᓄـع کرد... بغضش رو
بـہ زᓗــᓄـت ᓆـورت داد و آروᓄ گـᓅـت:
خانوᓄـ... ᓄـادرᓄ ᓄـریضه... اـᓄـا باباـᓄ گـᓅـتـہ آخر
ᓄـاـہ بهش ᓗــᓆـوᓆ ᓄـے دن...
اونوᓆـت ᓄـے شـہ ᓄـاـᓄـانـᓄ رو بـωـترے کنیـᓄ کـہ دیگـہ از گلوش خوטּ
نیاد... اونوᓆـت ᓄـے شـہ براے خواهرᓄ شیر خشک بخریـᓄ کـہ شب تا صبـᓗ گریـہ نکنه...
اونوᓆـت... اونوᓆـت ᓆـول دادہ اگـہ پولے ᓄـوند براے ᓄـטּ هـᓄ یـہ دᓅـتر بخرہ کـہ ᓄـטּ دᓅـترهاے
داداشـᓄ رو پاک نکنـᓄ و توش بنویـωــᓄـ... اونوᓆـت ᓆـول ᓄـے دᓄ ᓄـشـᓆـاـᓄـو ...
ᓄـعلـᓄ
صندلیش رو بـہ ωــᓄـت تختـہ چرخوند و گـᓅـت بشیטּ ωـارا ...
و کاـωــہ اشک چشـᓄـش روے گونـہ
خالے شد . . .
בختر ڪـہ باشے
ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﺪ
ﺩﻭﺳﺘـــــــــــــــــــــﺖ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﺎﺯﻫﻢ ﺧﻮﺍﻫﯽ پرسیב
ﺩﻭﺳﺘــــــــــــــــﻢ ﺩﺍﺭﯼ؟!!
ﻭ ﺗﻪ ﺩﻟـــــــــﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻟﺮﺯﯾﺪ!!
ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺯﯾﺒــــﺎ ﺑﺎﺷﯽ
ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺯﯾﺒـــﺎﺗﺮﻫﺎﯾﯽ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ
ﻋﺎﺷــﻘﺶ ﺷﻮند...
ﻫﺮﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ: ﺧﻮﺷـــــــــﮕﻠﻢ !!!
ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﭼﺸﻤﺎﻥ ﺍﻭ
ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ!
ﺩﺧﺘــــــــــﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ..
ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﯾﻮﺍﻧــــــــﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﺑـــــــــﻠﺪﯼ !! ............
تعداد صفحات : 4